نجمه، پونه، پریسا، المیرا و شیرین روی چمن های وسط بلوار خروجی شرقی ورزشگاه آزادی نشسته اند. پونه و پریسا خواهرهای دوقلویی هستند که با حسرت به پرچم های آبی که در دست هواداران استقلال است نگاه می کنند و سرشان را پایین می اندازند و چند برگ باقی مانده روی ساقه های خشک بوته های گل رز را می کنند. خودشان می گویند که ما دوقلوهای دو تخمکی هستیم برای همین هیچ شباهتی با هم نداریم فقط در طرفداری استقلال شبیه به هم هستیم پونه به این حرف می خندد ولی پریسا زحمت لبخند زدن هم به خودش نمی دهد. چشمان نجمه برق می زند خوشحال است و امیدوار. می پرسم چرا امیدواری؟ می گوید: «ما الدحیل را حماسی بردیم بردن استقلال که کاری ندارد.» المیرا با خودش مودم آورده تا برادرش بازی را با اینستاگرام لایو برایشان پخش کند. شیرین هم ساکت قوز کرده و نشسته و چشمانش بین حلقه ای که دخترها زده اند و حرفهای آنها، رد و بدل می شود. المیرا همانطور که سرش پایین است و پسورد و اسم کاربری را برای گوشی ها وارد می کند می پرسد: «مثلا اگر الان ما روی صندلی های ورزشگاه نشسته بودیم چه اتفاقی می افتاد؟» سرش را بالا می گیرد کلافه از قطع و وصل شدن اینترنت ادامه می دهد: «عقلمان می رسید که توی خونه فوتبال ببینیم ولی الان احساس می کنیم یه ذره به دربی نزدیک تر شدیم.» فاصله آنها تا ورزشگاه زیاد است و حتی صدای ورزشگاه هم به آنها نمی رسد ولی انگار به همین فاصله هم راضی هستند. نجمه همانطور که با چشمانش هوادار پرسپولیس را که به سمت ورزشگاه می روند مشایعت می کند می گوید: «ما هم می خواهیم مثل پسرها و مردا از توی ورزشگاه و روی صندلی ها، فوتبال ببینیم نه دزدکی با گریم و تقلب یا این شکلی که اینجا نشستیم. برادر المیرا که نمی تونه 90 دقیقه موبایل به دستش بگیره.» پریسا که تا این لحظه سکوت کرده و با یک تکه چوب کوچک روی زمین اسم استقلال را می نویسد می گوید: «آنقدر از ورزشگاه فاصله گرفتیم که مشکلی پیش نیاد. فصل گذشته هم با بچه ها اومدم و توی چمن ها نشستیم ولی بهمان تذکر دادند. دفعه قبل جای بهتری برای نشستن پیدا کردیم و صدای مردم را می شنیدیم ولی الان خیلی دور هستیم و هیچ صدایی نمی آید.» پونه که از دوستانش بزرگتر است، می گوید: «می دونید چیه خانوم؟ من همیشه فکر می کنم تمام تفریح و شادی مال مرداست. ورزش که کلا مال مرداست، خندیدین و شوخی کردن هم خاص مرداست با صدای بلند بخندن یا حتی قهقهه بزنن باز هم نه اشکالی داره نه مساله ای. ما از فوتبال هم نمی تونیم لذت ببریم. شما فکر می کنید اگر زنان و دختران فصل گذشته توی ورزشگاه بودیم، جلوی ایفانتینو نارنجک پرت می کردند یا با سنگ همدیگر رو می زدند؟ باور کنید امکان نداشت.» نجمه دنباله حرف را می گیرد و ادامه می دهد: «همین الان که این پسرها و مردا دارن میرن ورزشگاه گوش کنین چی میگن؟ کی زنان اینجوری حرف می زنن؟ قلب ما مثل دریاست برای همین هم خداوند هدیه مادر شدن را به ما داد.» دخترها سکوت می کنند. پریسا می گوید: «من آرزو دارم برم ورزشگاه و مطمئن هستم که اگر ما را راه بدن خبری از این همه ناهنجاری نیست. خداوند زن را آفرید تا طبیعت و خلقت را تلطیف کند.» بازی شروع می شود و پنج تایی خودشان را با اینستاگرام سرگرم می کنند. به زبان بی زبانی از من می خواهند که مزاحم نشوم. هیاهوی بیرون ورزشگاه فروکش کرده و تنها صدای باد پیچیده در درختها شنیده می شود.
نویسنده: افسون حضرتی
منبع :
اختصاصی ورزش گاه
برچسب ها :
دربی
پرسپولیس تهران
استقلال تهران
حضور زنان در ورزشگاه